دل تنهایی مان
چه خیالی می بافت .
شوق ، پاورچین به مهمانی شب می آمد .
همرهش سفر ماه در ولگردی تابستان ،
حرف ما شاید ،
قصه مهتاب بود با دشت گل سرخ ،
قصه ئ ضربان سحر از نفس شبنم و باغچه ،
قصه ئ پاره شدن قایق کاغذی ،
قصه ئ خوشه ئ انگور در دهان گس صبح .
... boloureahsas ...
تاریخ : جمعه 99/10/26 | 9:45 عصر | نویسنده : shabnamkhojaste |
.: Weblog Themes By Pichak :.